تعارض علم و دین(چکیده+منابع و مأخذ)
چکیده:
1- نخستین جدایی علم ودین حدود شش قرن قبل از میلاد رخ داد وباظهور مسیحیت وپیدایش بطلمیوس، نظریه زمین مرکزی وسکون خورشید برای پانزده قرن درمحافل علمی تثبیت شد.
درقرن هجدهم، مسأله جدایی علم بوسیله کانت مطرح شد ودرقرن نوزدهم، نظریه تکامل داروین ودرنیمه نخست قرن بیستم، اندیشه های نیچه مطرح گردید ونهایتاً درنیمه دوم قرن بیستم اندیشه بشری به معنویت ودین تغییر جهت داد.
2- تعارض علم ودین به سه معنی می باشد: 1- تعارض اصولی 2- تعارض میان دانشمندان علم ودین 3- تعارض میان علم ودین درمقابل عمل.
3- اقسام تعارض: سه قسم تعارض قابل تصور است.
الف)تعارض اصول ومبانی اعتقادی دینی با مسلمات علمی جدید.
ب)تعارض گزاره های علمی با گزاره های دینی
ج)تعارض روحیه علمی وروحیه دینی
4- شرایط تعارض: برای وجود تعارض احراز سه شرط ضروری است.
الف)وحدت یا اشتراک درقلمرو
ب)وحدت یا اشتراک درزبان
ج)احکام ناشی از داده های علمی واحکام برخواسته از ظواهر ونصوص دینی،چنان در تقابل با یکدیگر قرار داشته باشند که امکان جمع بین آنها ممکن نباشد.
5- مصادیق تعارض:
الف)دین وکیهان شناسی:
از یک منظر منازعه گالیله وکلیسا رامی توان یکی از مراحل افتراق تدریجی مشغله علم از مشغله دین به حساب آورد،کلیسا برای آنکه حق انحصاری تفسیر واقعیت را برای خود حفظ نگاه دارد،به گالیله وسایر دانشمندان رخصت دادبگویند نظریه خورشید مرکزی یک مصنوع ریاضی است وصرفاًیکی از چندین طرح محاسباتی است که می توان برای تفسیر پایدارهای مشهورآلمان به استخدام گرفت.
ب) دین وفیزیک:
فیزیک نیوتن نیز مستلزم تصوری از خدابود که هیچ نسبتی با خدای کلیسا وکتاب مقدس نداشت،زیرا خدای فیزیک نیوتنی بعنوان ساعت ساز لاهوتی بودوخدای کتاب مقدس هرلحظه درحال مداخله مستقیم وبی واسطه درکار جهان بود.
ج) دین وزیست شناسی:
زیست شناسی جدید نیز با طرح نظریه تکامل انواع، الهیات مسیحی را باسه چالش مواجهه کرد:
1- حجیت اصلی ترین بخش های کتاب مقدس درباره خلقت یک باره انسان، مورد تردید واقع شد.
2- مقبول ترین تقریرات برهان نظم که حاکی از وجود طرح وتدبیر الهی درخلقت موجودات زنده بود، مورد تردید واقع شد.
3- مقام ومنزلت منحصر به فردانسان که حاکی از کرامت وشرافت ذاتی او بود درمعرض پرسش و انکارقرار گرفت.
د)دین وزمین شناسی: براساس محاسبه کلیسا، عمر زمین (ازابتدای خلقت آدم) شش هزار سال بود،امّا طبق نظریه تکامل انواع، حدود سیصد میلیون سال بود.
هـ) دین وعلوم انسانی:
ازنظرفروید: زندگی دینی انسان ریشه درسرکوب امیال وشهوات او دارد، اودرحوزه روان شناسی دین را مانندهنر، محصول سرکوب غریزه جنسی در دوره کودکی می داند.
درحوزه جامعه شناسی نیز ازدیدگاه دورکهایم، منشأهمه ادیان، توتم پرستی است که نمادی از پرستش جامعه است اما براساس دیدگاه مارکس، دین اساساً ایدئولوژیک بوده وتوجیه گر نظام است .
6- راه های حل تعارض:
الف) تفکیک قلمروهای علم ودین، یعنی تعریف آنها به گونه ای که هیچ قلمرو مشترکی نداشته باشند.
ب)تفکیک زبانهای علم ودین
ج)نفی واقع نمایی ازیکی از دوطرف این تعارض
د) تفصیل درقضایای علمی وتأویل کتاب مقدس
نتیجه:
درواقع بین دین وعلم تعارض حقیقی نیست ووجود تعارض یا بخاطر این است که آیات متون مقدس دستخوش تحریف قرار گرفته اندو یا نظریه علمی، اثبات نشده وتنها یک فرضیه می باشد. البته درمواردی که تعارض می نماید راه حل هایی برای رفع تعارض بیان شد، که درمقاله ذکر شده است.
توصیه: به خواننده گرامی توصیه می شود برای بررسی بحث علم ودین قبل از اطمینان نسبت به اثبات نظریه علمی وهمچنین احراز صحت سندی ودلالی آیات متون مقدس یا قرآن وروایات اسلامی، قضاوت ننماید.
کلید واژه ها:
علم ـ دین ـ کلیسا،کتاب مقدس ـ تعارض ـ کیهان شناسی ـ فیزیک ـ زیست شناسی ت زمین شناسی ـ علوم انسانی ـ قلمرو دین ـ قلمرو علم ـ تکامل انواع ـ خلقت انسان
منابع ومآخذ
1- طباطبایی، محمدحسین،المیزان فی تفسیرالقرآن،بیروت،مؤسسه الاعلمی للمطبوعات،1390.
2-محمدرضایی،محمدودیگران،جستارهایی درکلام جدید،سازمان سمت،1381
3-آرتورکوستلر،خوابگردها،ترجمه منوچهر روحانی.
4-کارل مارکس،خانواده مقدس،نشردانشگاهی.
5-توکلی،غلامحسین،خاستگاه دین ازنظرفروید،سهروردی،تهران،1378.
6-رضایی اصفهانی،محمدعلی،رابطه علم ودین درغرب،مؤسسه فرهنگی دانش واندیشه معاصر،اول،79.
7-سرفرازی،عباسعلی،رابطه علم ودین،بوستان کتا قم.
8- زیگموندفروید،روان شناسی،ترجمه مهدی افشار،اول،مرکزنشردانشگاهی.
9-علیزمانی،امیرعباس،زبان دین،مرکزمطالعات وتحقیقات اسلامی،75.
10-امیل دورکهایم،صوربنیادین حیات دینی.
11-علیزمانی،امیرعباس،علم،عقلانیت ودین،دانشگاه قم،اول،83.
12-مایکل تپرسون ودیگران،عقل واعتقاد دینی،ترجمه احمدنراقی.
13-باربور،ایان،علم ودین،ترجمه بهاءالدین خرمشاهی،نشردانشگاهی،62.
14-سروش،عبدالکریم،جزوه«علم ودین»درسهای کلامی جدید.
15-فرهنگ جامع نوین ـ عربی ـ فارسی.